Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «قدس آنلاین»
2024-05-04@19:19:59 GMT

معجزه‌ای در عصر سرمایه‌داری

تاریخ انتشار: ۶ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۵۶۴۷۹۱

در مورد اولی، شاید عبارت «جامعه بازار» کم‌وبیش به گوشتان خورده باشد. با ظهور و بروز عصر سرمایه‌داری دو اتفاق رقم می‌خورد. اول از همه اینکه تمام روابط مبادله‌ای می‌شود؛ یعنی ارزش مبادله‌ای و خرید وفروش بر روابط سیطره می‌یابد و به همه چیز با منطق خرید و فروش نگاه می‌شود.دوم اینکه همه چیز کالا می‌شود. در واقع این خصوصیت جامعه سرمایه‌داری است که به همه چیز در آن می‌توان به مثابه کالا و به تمام روابط نیز به مانند یک بازار نگاه کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

پس می توان گفت که «جامعه بازار» در چنین موقعیتی متولد شده، شکل گرفته و تعین یافته است.
مطالعه مقدمه کتاب مایکل سندل با عنوان «همه چیز را با پول نمی توان خرید» می‌تواند نمونه خوبی برای فهم این جامعه باشد. او در این کتاب توضیح می‌دهد چگونه در دنیای سرمایه‌داری مثل آمریکا، چیزهایی مثل حق صف، دانشگاه، درمان حتی مادر به عنوان یک شخصیت مقدس را می‌شود با پول خرید!
به هر ترتیب، گفتیم خروجی این وضعیت «جامعه بازار» است به جای«جامعه دارای بازار». البته باید در نظر داشت تشکیل جامعه بازار در غرب یک سیر طولانی دارد از عصر شکار به کشاورزی و بعد تا عصر تجارت و صنعتی شدن که اقتصادسیاسی متکفل آن است. برای مطالعه تفصیلی در این خصوص می‌توان به کتاب «تکامل نهادها و ایدئولوژی‌ها» اثر «هانت» مراجعه کرد. 
تمام بیان این مقدمه برای رسیدن به این گزاره بود که اربعین دقیقاً در نقطه مقابل جامعه بازار سرمایه‌داری، یک «جامعه نابازار» است. امروزه اربعین فراتر از یک مناسک، به یک «جامعه» مبدل شده؛ چرا که همه نشانه‌های یک جامعه را دارد غیر از زمان طولانی. روی همین حساب شاید با اندکی تسامح بتوان گفت ما با یک جامعه مینیمال طرفیم.
روابط نیز در اربعین دقیقاً در نقطه مقابل نگاه سرمایه‌داری است. اگر رقابت مهم‌ترین مشخصه و ویژگی جامعه سرمایه‌داری است ما در جامعه اربعین، نصرت و تعاون را شاهدیم. در جامعه اربعین بر خلاف جامعه بازار، اخوت و برادری جای رقابت و تسخیر را گرفته است. 
با این تفاسیر می‌توان مدعی شد اربعین یک قدم جلوتر از جامعه معمولیِ « دارای بازار» است. تمام کسانی که تجربه شرکت در اربعین را دارند گواه این گزاره‌اند که شاهد شکل‌گیری «جامعه نابازار» در اربعین هستند. در این جامعه از مسکن گرفته تا آب و غذا، درمان، آموزش و ....کاملاً رایگان است. اربعین برای ۲۱ میلیون عراقی که از درب خانه راهی این پیاده‌روی می‌شوند( ۴۰درصد جمعیت عراق)کاملاً نابازار است. پس اربعین نه تنها مانع کالایی شدن شده که آن بخش از جامعه که مبادله‌ای و کالایی است را هم تبرعی و موقتاً برای زائران ناکالا کرده است.

انسان یاریگرِ اربعین در مقابل انسان سوداگرِ سرمایه‌داری
از آن سو، انسانِ اربعینی نیز حائز ویژگی‌هایی است که دقیقاً او را مقابل انسانِ سوداگر قرار می دهد. برای درکِ انسانِ عصر سرمایه‌داری بد نیست به توصیفات تئوریسین‌های آن نگاهی بیندازیم. در نظریات این تئوریسین‌ها مسئله لذت‌گرایی، حسابگر بودن انسان با توجیه عقلانیت ابزاری پررنگ می‌شود. برای نمونه  «بنتام» می‌‎گوید: ما فقط‌ یک‌ وظیفه‌ داریم‌ و آن‌ جست‎وجوی‌ بالاترین‌ لذت‌ ممکن‌ است‌ و مسئله‌ رفتار انسان، فقط‌ مسئله‌ تعیین‌ این‌ است‌ که‌ چه‌ چیزهایی‌ بیشترین‌ لذت‌ را به‌ انسان‌ می‌بخشد. «هابز» نیز همین دیدگاه را دارد و می‌گوید: جز ملاحظه‌ منافع‌ شخصی، چیز دیگری‌ نمی‌تواند انگیزه‌ رفتار آدمی‌ باشد.
با این توصیفات، در جامعه‌ای که همیشه«نفع شخصی» بر «خیرعمومی» ترجیح پیدا می‌کند بهترین توصیف برای انسان آن جامعه، جمله مشهور هابز است که گفت:« انسان گرگ انسان است».
اما انسان اربعینی، «انسان یاریگر» است. یاریگری حائز سه ساحت هم‌یاری (کار جمعی)، خودیاری و دگریاری (یاری یکطرفه بدون توقع کمک) که ساحت آخری، بالاترین نوع همکاری است و ما این مورد را در اربعین به وضوح شاهدیم. موکب‌داران، خودشان و مالشان را برای امام حسین (ع) می‌دانند. انسان اربعینی مصداق بارز «یوثرون علی انفسهم» است. آمارهای اربعینی اگر چه دقیق نیست اما اندکی این واقعیت بزرگ را بازنمایی می‌کند: اربعین ۱۴۰۱ بیش از 
۶۰۰ هزار نفر رایگان پخت و پز کردند. ۵۰۰ هزارتن میوه، ۱۵۰ میلیون لیترآب، ۲هزارو۸۹۳ موکب ایرانی و درمجموع بیش از ۱۰۰ هزار موکب خدمت رایگان به مردم داده شد! 

اربعین و اقتصاد تبرعی (رایگان)
تکمیل‌کننده سه‌گانه معجزه اربعین، اقتصاد تبرعی و رایگان آن است. در اسلام بخشی ازجی‌دی‌پی اقتصاد، اقتصاد تبرعی( رایگان) است که برای شخص عایدی ندارد. اقتصاد تبرعی موجب تقویت نهاد اجتماعی و خدمات عمومی مثل درمان، آموزش، زیارت
( مثل اربعین)و...می‌شود. امروز متکفل این امور یا دولت است یا به بازار(نئولیبرالیسم) واگذار می‌شود. اربعین اما در دولایه با اقتصاد سرمایه‌داری مبارزه می کند: اولاً احیای ظرفیت اقتصاد تبرعی است که مانع کالایی شدن خدمات عمومی می‌شود و دیگری کمک به اقتصاد مبادله‌ای واقعی خدمت و کالا به جای بازارهای صوری مبادله‌ای. منبع: روزنامه قدس

منبع: قدس آنلاین

کلیدواژه: سرمایه داری جامعه بازار مبادله ای همه چیز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۵۶۴۷۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عادی‌سازی بی‌حجابی؛ شبیخون فرهنگی

نیاز به پوشش و پرهیز از برهنگی جزو گرایش‌های فطری است که خداوند متعال آن را در وجود انسان‌ها قرار داده است. علاوه بر تاثیر حجاب در تامین سلامت روحی و فکری، حجاب در تامین سلامت جسمانی افراد جامعه نیز نقش بسزایی دارد. از طرفی شواهد تاریخی نیز فطری، فرامذهبی و فراملی‌بودن حجاب را تایید می‌کند.

در جامعه‌ای که پوشش زنان و حتی مردان از دیرباز یکی از آداب و ارزش‌های اجتماعی بوده و بدپوششی در این جامعه مذموم شمرده شده است، عادی‌شدن پوشش‌های غیرمتعارف، چه در مردان و چه در زنان، زنگ خطر استحاله فرهنگی و ارزش‌های اجتماعی را به صدا درمی‌آورد.

پوشش انسان‌ها صرف‌نظر از این‌که از نظر فطرت انسانی یک ابزار مصونیت است، برای فعالیت‌های اجتماعی زنان و مردان نیز مفید است. هر کسی باید به اندازه‌ای که خود او می‌داند و برایش مصونیت‌آفرین است، به آن عمل کند. حجاب به معنای پوشش بیرونی و عفاف به معنای پوشش درونی است. عواملی که باعث سلامت در جامعه می‌شوند و در صورت نبود این دو عامل، مشکلات و اثرات مخرب زیادی در جامعه به وجود خواهد آمد؛ چراکه اگر حجاب و عفاف که مکمل یکدیگرند، در افراد و جامعه رعایت شود، سبب رشد و افزایش معیار اطمینان و اعتماد در جامعه، تاثیر مثبت بر سلامت روحی و روانی در تربیت و تعلیم فرزندان و محیط اطراف می‌شود. همین امر سبب رشد عقلی و فرهنگی در جامعه و مانعی محکم در مقابل عوامل و تاثیرات منفی و مخرب است.
 
انسان، پوشش‌گریز است یا خیر؟
پیرامون موضوع حجاب و پوشش زنان مسائل مختلفی مطرح می‌شود، اما پیش از هر چیزی باید بررسی شود که آیا انسان بالطبع حجاب‌گراست یا خیر؟ پوشش دینی بانوان و حجاب از اختراعات آیین اسلامی نیست، بلکه ریشه در تاریخ دارد. در تمدن‌های کهن بشری مانند تمدن یونان و ایران نیز موضوع حجاب در بین بانوان دارای جایگاه خاصی بوده است؛ بنابراین نه‌فقط اسلام واضع قانون حجاب نبوده، بلکه در جهت جلوگیری از افراط و تفریط‌هایی که در طول تاریخ در مورد حجاب نیز به وجود آمده، به قانونمند کردن و تنظیم آن همت گماشته و آن را به‌صورتی متعادل، صحیح و متناسب با فطرت انسانی زن و غیرتمندی مرد، آن را ارائه داده است. در پاسخ به این‌که انسان پوشش‌گریز است یا خیر، باید هر دو گزاره آن بررسی شود. اگر فرض بر حجاب‌گریزی باشد، اعتبار و ارزش رعایت حجاب به‌دلیل عقلانیت و پیامد فرهنگ و تربیت فردی است. اگر فرض بر گزاره اول باشد، عدم رعایت حجاب خلاف طبع بوده است. این موضوع در حالی است که در ایران تاکنون حجاب‌گرایی فرض شده و مبنای سیاست‌گذاری بر این اساس انجام گرفته است.
 
محجبه‌های جوان؛ مرکز ثقل مواجهه با بدپوشش‌ها
در مسأله حجاب، حاکمیت با گروه‌های مختلفی روبه‌روست؛ افرادی که صرفا بدپوشش هستند، افرادی که به بدپوششی کمک می‌کنند (مانند تولیدکنندگان البسه نامناسب) و در نهایت افرادی که بی‌حجابی عامدانه را تبلیغ می‌کنند (مانند متعرضان به محجبه‌ها و افراد تبانی‌کننده با عوامل بیگانه). ولی به نظر می‌رسد که محجبه‌ها باید مرکز ثقل این مواجهه قرار بگیرند. یک فرد محجبه و عفیف وظایف بزرگی بر عهده دارد و باید الگوی مناسبی برای دیگران باشد تا آنها نیز از این هدیه الهی بهره‌مند شوند. به هر حال در مقابله با بی‌حجابی، به جای برخورد با بی‌حجابان عادی، باید این پندار که بی‌حجابان در غلبه کمی و کیفی هستند، تضعیف شود. در این راه می‌توان از ظرفیت محجبه‌ها استفاده کرد. با وجود این‌که این موضوع مورد توجه قرار گرفته، اما اجرای آن ناشیانه بوده است؛ چراکه بیشتر این افراد بانوان میانسال بوده، در حالی که بهتر است از جوانان و دانشجویان در این امر استفاده شود. با این حال باید توجه داشت که اعتدال در رفتار با بدحجابی باید رعایت شود؛ زیرا افراط در آن موجب تنش و اضطراب و منجر به عادی‌شدن بدپوششی در جامعه می‌شود. این مسأله نیازمند نهاد ستادی و نظارتی فراقوه‌ای است که منحصرا به مسأله حجاب نپردازد. می‌توان این نهاد را در قالب ستاد مبارزه با مفاسد فرهنگی ــ اجتماعی تشکیل داد. 

ارتقای صنعت مد در موضوع حجاب اسلامی
به نظر می‌رسد باید اقداماتی در جهت کاهش پوشیدنی‌های ناسالم یا نامناسب و افزایش پوشیدنی‌های سالم و مناسب، البته با کیفیت و قیمتی مناسب برای کاهش زمینه‌های فساد و بدپوششی انجام شود. بر همین اساس باید طراحان لباس در یک زیست بوم ایرانی ــ اسلامی تربیت شوند و طرح درس‌ها و نظام آموزشی خیلی قدیمی، چه در طراحی لباس و چه در طراحی پارچه ارتقا پیدا کند. مسئولان این صنعت و این حوزه باید تدابیر لازم را برای پوشش مناسب با قیمت مناسب در اختیار جامعه قرار دهند و نیاز‌های اقتصادی تولیدکنندگان نیز تامین شود. از سویی دیگر تسهیل تشکیل خانواده، تقویت روابط خانوادگی و افزایش اشتغال مناسب می‌تواند در کاهش زمینه‌های بدپوششی نیز موثر باشد. با این حال باید جایگاه حجاب به‌درستی در کشور تبیین و مشخص شود. در برخورد با پدیده بدحجابی باید مشکل فرهنگی و سیاسی آن، از یکدیگر تمایز پیدا کند و متناسب با خاستگاه‌‏های آن به برخوردی سنجیده و برنامه‏ریزی‌شده پرداخت. در برخورد با بی‌حجابان باید دقت کرد تعلیم، موعظه و دعوت به خیر، مقدم بر امر به معروف و نهی از منکر است که در این مسیر نهاد‌های آموزشی اهمیت بالایی دارند.

منبع: روزنامه جام جم

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

دیگر خبرها

  • سلامی : مالیات باید بر عایدی سرمایه باشد و نه بر تورم/ طرحی به نام حمایت از محرومان، به کام یک درصد مرفه جامعه /هشدار نسبت به تشدید بحران در بازار مسکن
  • بدجوری دل درد گرفتیم  
  • ایمان برای انسان مؤمن امنیت به ارمغان می‌آورد
  • شهید مطهری نیم قرن در راه اعتلای علمی جامعه اسلامی قلم زد
  • شهید مطهری نیم قرن در راه اعتلای فکری جامعه اسلامی قلم زد
  • همه دستگاه‌ها موظف به همکاری با آموزش و پرورش هستند
  • ترویج فرهنگ ایثار وشهادت بهترین ضربه به دشمن است
  • معلم باید الگوی جامعه باشد
  • عادی‌سازی بی‌حجابی شبیخون فرهنگی
  • عادی‌سازی بی‌حجابی؛ شبیخون فرهنگی